loading...
دل نوشته هایی برای عشقم
سحر بازدید : 41 سه شنبه 19 اردیبهشت 1391 نظرات (1)

سلام گلم.خوبی؟

بازم شب شده.بازم قراره بخوابم ولی باز هم باید صدای لالایی ات را در ذهن داشته باشم.

باز هم قرار است گرمی دستانت را روی بازوانم در خیال حس کنم.

باز هم باید دستانم را در هم گره بزنم و خود را به جای تو در آغوش بکشم.

دوباره جای قشنگت کنارم خالی است

و

باز هم ب تنهایی به خواب روم.

به یاد ارامشی که همیشه در بازوانت احساس میکنم وقتی مرا به آغوش می کشی.

چشمانم غرق در اشک می شود و تو را لابلای آن می بینم

ولی

چه فایده که گریه ام آرامم نمیکند و بیشتر میسوزم.

میدانی چرا؟

چون همیشه تو اشکهایم را با دستانت پاک می کردی و میگفتی عزیزم گریه نکن وگرنه منم گریه میکنما.

آره میسوزم چون جای دستهای تو جا میگذارم.

چشمهایی که بوسه بارانشان می کردی تا دیگر نبارند.

دیگر نای نوشتن ندارم.

میبوسمت

شبت بخیر مهربونم.اوووووووووووووووووووووووووووووم

سحر بازدید : 47 دوشنبه 18 اردیبهشت 1391 نظرات (4)

سلام دوستان.

من از سال ۸۷ قلبم به قلب یه عزیز گره خورد و زندگیم تغییر کرد خیلی همدیگرو دوست داریم.راستی اینم بگم ازین عشقای احساسی تو خالی نیست آخه عزیز من همه چی داره.

ولی......

مامانم با ازدواجمون موافق نیست.دارم دیوونه میشم.دیگه قلبم تحمل این همه دوری رو نداره.دیگه طاقت ندارم تنها زندگی کنم.خسته شدم.از چشم انتظار بودن دیگه بدم میاد.

یار قشنگ دلم بیا که تنگ دلم / تا کی با دلتنگی باید بجنگه دلم؟؟؟؟

خایا به کدامین گناه به گریه های شب محتاجیم؟؟

خدایا برای کدامین گناه تنهایی سزاوار ما است؟؟

خدایا تا کی باید سکوتی پر از معنا و کنیم ولی هیچکس نفهمد که اینچنین سکوت از فریاد هم بدتر است؟؟

خدایا کی جواب هزاران سوال مرا می دهی؟؟

برامون دعا کنین.مرسی

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    نظر شما در رابطه با دوستی های سالم قبل از ازدواج چیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 21
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 3
  • بازدید سال : 8
  • بازدید کلی : 784